حسن بن یوسف مطهر حلی، یکی از روحانیون قرن 8 هجری ملقب به علامه حلی، نخستین روحانی بود که لقب آیت الله را کسب کرد. علامه حلی در دوران زندگی خود بیش از 120 کتاب در زمینه های مختلف مثل فقه، کلام، اصول … نوشته است که برخی از آنها در حوزه های علمیه تدریس می شوند. از داستان های مشهور درباره علامه حلی می توانیم به دیدار او با امام زمان اشاره کنیم. او معتقد است در طول زندگی خود توانسته دو بار امام زمان را ملاقات و با او صحبت کند.
علامه حلی نقش بسیار موثر و پررنگی در گسترش فقه شیعه داشت و در سن 28 سالگی مرجعیت شیعه را برعهده گرفت. وی شاگردان بسیار با تقوا و معروفی مثل قطب الدین رازی، فخرالمحققین، ابن معیه و… داشت. حضور علامه حلی در دربار سلطان محمد خدا بنده، باعث رواج بیشتر سنت شیعه در بین مردم شد. تاریخ دقیق ورود علامه حلی به ایران مشخص نیست و در بین مردم داستان ملاقات او با امام زمان بسیار مشهور است.
علامه حلی که بود؟
علامه حلی در 29 رمضان سال 648 هجری در شهر حله چشم به جهان گشود. پدر علامه حلی یکی از عالمان بزرگ علم اصول در شهر حله بود. علامه حلی در سن بسیار کم( چند سال بیشتر نداشت) به کمک راهنمایی های پدرش به مکتب رفت و در آنجا قرآن و تحصیلات را یاد گرفت. وی تحصیلات دیگر مثل ادبیات عرب، اصول فقه، علوم فقه، حدیث و کلام را توسط پدر و دایی خود محقق حلی آموخت.
علامه حلی یکی از شاگردان بزرگ خواجه نصیرالدین طوسی بود که از او علم منطق، فلسفه و هیئت را آموخت. او تمام تحصیلات را پیش از رسیدن به سن بلوغ فرا گرفت و در سنین نوجوانی به درجه اجتهاد رسید. به دلیل اینکه علامه حلی در سنین بسیار کم تمام این آموزه ها را فرا گرفته بود، در خانواده به او جمال الدین می گفتند.
پس از مرگ دایی علامه حلی( محقق حلی) در سال 676 قمری، یعنی زمانی که علامه حلی تنها 28 سال داشت، شاگردان و محققان، به دنبال فردی شایسته بودند که مرجعیت شیعه را به او بسپارند و آنها علامه حلی را انتخاب کردند و به این ترتیب بود که علامه حلی در سن 28 سالگی توانست مرجعیت شیعه را برعهده بگیرد.
تاریخ دقیق آمدن علامه حلی به ایران مشخص نیست اما با توجه به گفته ها، سلطان محمد خدابنده در سال 705 علامه حلی را به ایران دعوت می کند. علامه حلی پس از ورود خود به ایران با دانشمندان مذاهب فقهی چهارگانه اهل سنت دیدار می کند و در جلسه توانست ولایت امام علی را به همه اثبات کند به طوری که سلطان محمد به شیعه روی آورد و اسم خود را از الجایتو به سلطان محمد خدا بنده تغییر داد. ترویج تشیع در ایران به کمک علامه حلی رخ داد و منابع زیادی از تاثیر او بر تشیع سلطان محمد سخن گفته اند.
علامه حلی در کجا امام زمان را ملاقات کرد؟
علامه حلی معتقد است در زندگی خود دوبار امام زمان را ملاقات کرده است و دیدار او از مشهور ترین داستان ها در مورد علامه حلی هستند. داستان ملاقات علامه حلی با امام زمان در دو کتاب مجالس المومنین نوشته قاضی نورالله شوشتری و کتاب قصص العلما نوشته تنکابنی آمده است.
داستان ملاقات اول علامه حلی با امام زمان، مربوط به زمانی است که علامه حلی کتاب نیمه تمام یکی از علمای اهل سنت را امانت گرفته است تا از روی کتاب نسخه برداری کند اما در نیمه های شب علامه حلی نمی تواند نسخه برداری را تکمیل کند و به خواب فرو می رود. او می گوید در این حین امام زمان را دیدم که به من گفت کار نسخه برداری را به من بسپار و زمانی که از خواب بیدار شدم دیدم نسخه برداری از کتاب تمام شده است. این روایت در کتاب مجالس المومنین نوشته قاضی نورالله شوشتری آمده است و می توانید با خواندن این کتاب داستان دقیق ملاقات علامه حلی با امام زمان را بخوانید.
روایت دومین دیدار علامه حلی با امام زمان در کتاب قصص العلما نوشته تنکابنی آمده است. بر اساس روایات نقل شده در این کتاب، علامه حلی دومین بار امام زمان را در راه کربلا ملاقات می کند. به نقل از کتاب قصص العلما، علامه حلی در راه کربلا با سیدی برخورد می کند و با او همراه می شود، پس از گفتگو با آن شخص متوجه می شود که او بسیار عالم است و تمامی سوالات و مشکلات علمی خود را با او در میان می گذارد و مشکلات خود را برطرف می کند. در آخرین سوال از آن شخص می پرسد که در زمان غیبت کبری امکان ملاقات با امام زمان وجود دارد؟ و در همین حین تازیانه از دست وی می افتد، آن شخص خم شده و تازیانه را به علامه حلی می دهد و می گوید: چگونه امان ندارد زمانی که دست او در دست توست!! در این هنگام علامه حلی متوجه می شود که آن شخص امام زمان است و خود را بر روی پاهای او می اندازد.
منبع خاصی برای این داستنان ها وجود ندارد و داستان های ملاقات علامه حلی با امام زمان به صورت داستان و حدیث بین مردم نقل شده اند. پس از مرگ سلطان محمد خدابنده در سال 716 قمری، علامه حلی به شهر خود یعنی شهر حله بازگشت و تا آخر عمر خود در آنجا ماند. علامه حلی در سال 726 قمری در شهر حله و در سن 78 سالگی درگذشت و پیکر او در حرم امیرالمومنین به خاک سپرده شد.